اشکرافت (2013) در نظریه خود درباره دمپایی شیشه ای، «مبارزه گفتمانی» را به عنوان مکانیسم سازنده اصلی که هویت شغلی جمعی را قادر می سازد و پشتیبانی می کند ساخت و ساز.
در راستای این نظریه، این مقاله با هدف مشاهده چگونگی خطوط خطوط هویت حرفه ای جمعی دمپایی مردانه پاما در روایت های اعضای حرفه ای دمپایی پدیدار می شود جامعه، زیرا، همانطور که دایر و کلر کوهن (2000) استدلال می کنند، روایت های شخصی تجربه کمک زیادی به ساخت گفتمان نهادی گسترده تر می کند.
هویت حرفه ای اشکرافت (2013) استدلال می کند که ماهیت شغلی جمعی هویتها انعطافپذیر هستند، با این حال او نشانههای کمی از نحوه شروع به باز کردن همترازی بدنه زیربنای این ساختارها ارائه میدهد.
در واقع، او پیشنهاد می کند که بدن کار کند ارتباط معمولاً طبیعی است و پیوند را پنهان می کند. این در داده های من به عنوان مثال نشان داده شده است: اکثر مصاحبه شوندگان من به صراحت “ماهیت” مشاوره را بیان نکردند و پیشنهاد کردند که این یک حرفه برای هر کسی مناسب است.
بنابراین، از آنجایی که تحقیقات اخیر نشان داده است نقش محوری گفتمان حرفهگرایی در شکلدهی هویتهای حرفهای، به منظور پرده برداری از “جادوی” پشت ساخت شیشه دمپایی و فاش کردن پیوند بدن و کار.
من تصمیم گرفته ام که تجزیه و تحلیل خود را بر روی موشکافی متمرکز کنم ساخت معنای حرفه ای بودن و قوانین رفتار حرفه ای.
نمونه من شامل 26 مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با مشاوران روسی بود. مسکو (پایتخت) و ولادی وستوک (شهر استانی کوچکتر).
تکنیک های نمونه گیری بود با این واقعیت مشخص می شود که هیچ دایرکتوری رسمی مشاوران در روسیه وجود ندارد: شرکت کنندگان از طریق دعوت نامه های ایمیل شخصی از طریق وب سایت های حرفه ای و توسط گلوله برفی ترکیب این دو تکنیک منجر به یک نمونه نسبتاً متنوع شد.
شرکتکنندگان در سازمانهای بخش خصوصی و یا دولتی کار میکردند و طیفی از آنها را نمایندگی میکردند.